• لطفا در پنل مديريتي خود به قسمت فهرست ها برويد و منوي خود را ايجاد كنيد!
تاریخ : 2020/07/21 - 21:03

من شاعر نیستم ولی شعر را دوست دارم، آنچنانکه نثرهایم تابعی از شعرند ، کافیست آنها را عمودی بنویسم! بیش […]

من شاعر نیستم ولی شعر را دوست دارم، آنچنانکه نثرهایم تابعی از شعرند ، کافیست آنها را عمودی بنویسم! بیش از این نمی خواهم به صفت و موصوف ها بپیچم، یواشکی هم از کنار اوزان و اعلام غیر متعارف می گریزم و قصد هست که این بار ملاحظه و هوای الفبای فارسی را داشته باشم! یکسر به سراغ شخصی می روم که به تمام معنا ، به او افتخار می ورزم.

آزاد اندیشی که مرزهای ادبی را با یک مهارت خاص بهم ریخته، صیاد تیز بینی که هر شکار را با رسن الفبا ی معجز خود از بلندای کوه به زیر کشانده !
او را باید پدر غنایی ترین و عاشقانه ترین اشعار لری دانست.
“هر هما در قاف می بستم به همت / می نیام در پایش قلاب محبت
می فریبن طوطیان واشکر و قن / مه و دل حرف شکرین می کردمش بن
بی قفس الفت داشت و کامم/ کو ز کوه بیراهه می اوما و دومم
می نهادی گردن خود قمری از شوق / حلقه دام مرا ،چون حلقه طوق ”

میر ، همپای طاهر و ایرج رفته و معمول در مجالس شادی و غم ، مردم لرستان را از مفردات صوت های زندگی بخش اشعار خود برخوردار کرده است.

” م میرم ،میر نوروز، میر ها ونومم/ کوک د کوه ، ماهی ز رو، اوما و دومم.
مه میرم ، میر نوروز ، میر دیاری / کل تور د عروسو کنم سواری”

میر برای کسانی که به دنبال ارقام شناسنامه و دایره و حلقه های کوچک شناختی بی اثر در شخصیت انسانها می گردند هم بی جواب نمانده !

” نوبهاری فصل گل اومام و دنیا / چهارشنبه سوری بیست و هشتم ماه.
یکصد وسی وسه از بعد هزاری/ بگذرد به سختی بر من روزگاری”

میر به نسب از خودمانه، لرستانی ها، همین نزدیکی، جایدر پلدختر. یک روستایی کنجکاو که فراتر از روستاهای خود می اندیشد!
به دور، دورها رفته، اصفهان، همدان، شیراز و آخرش دل به دهلران بسته.

” ای دله سی دهلرو ، هی می زنی زار / یه تونو یه دهلرو یه دیدن یار ”

عاشق بوده، اما عارف هم بوده و حکیمانه هم سخن گفته.

” کهکشان برمت ، کو جفت خالت/ زل روز چشیات ، بدر مه جمالت

ماه نو و پشت در شعله کشیده / مه بینم دوسکه خومه تازه رسیده.
کولایی سیت بونم د بلگ پینه/ چشیات و نازکی افتاو نوینه.

دس راس د گردنت ، چپ رت و قیقاچ/ پیتاپیت او چال تشنیت می کنم ماچ ”

میرعاشق ، دستی در شناخت عرفان و حکمت الهی هم داشته،

” ز رشحات و صلائب و ترائب / نماید در رحم یک قطره غائب
دو نکبت چون بهم تخمیر سازد / به قدرت صنعتی تعمیر سازد”

میر به تعهد عشق دو جانبه طرفین اعتقاد داشته.

” دینکم د گردنت چی سنگ درا رو/ هرکه حاستت رو بحاش ار کافری بو.
هر گلی که گلچینش صدو هزاره / او گلن پر تش کنید که بو نداره”

مرحوم استاد اسفندیار غضنفری میراث دار ادبی مردم لر، در راستای ارج نهادن به ابعاد هنر بطور عام و خاص درنشر فرهنگ غنی این خطه از کشور برای اولین بار در سال ۱۳۴۶ اقدام به تدوین دیوان شعر و روشنگری چند او نموده. شایق شاعر پرمایه لرستان هم با نگاهی زنده و پرمایه از او به زیبایی قلم زده. حمید جهانبخت پایبندی میر به اصول اخلاقی زمان خود را با یک تحریره منصفانه ، پیشکش مردمان سرزمین خود نموده.

میر زندگی ای پر تلاطم داشته ، او در زاگرس زندگی کرده ، زاگرسی که فرصت تمام داشت ها ی فرهنگی آن درلابلای جغرافیا و تاریخ سراسر جنگ و گریز مردمش ، از بین رفته اند! فقری که بر همه احوال مردم زاگرس آنزمان سایه افکنده بود، از میر هم نگذشته.

” تف دری دست پتی ار کر شاه وایی/ چی قران شاه سلیمو ناروایی”

این شاعر گرانقدر لرستانی ، در باره زن در جای خود به زیبایی به قضاوت نشسته.

” مردمونه زن گن بی و دچارم / آو و کول، هیمه و سرکت ، سیش میارم.
مردمونه زن خو، بهار مرده / زن گن، چی زمسو همیشه سرده”

پای میر شاید از مرزها هم عبور کرده باشد وحتما. عمری در پهنه جغرافیای گونه گون کشور، زندگی جسمانی داشته ، اما امتیاز برجسته اش از اینجاست که همواره روح و روان گفتاری و قلمی وی هرگز از نفس گاه خود لرستان بریده نگردیده و هیچ شاعر لری به مقیاس ایشان برای مردمان دیارش تعلق خاطر نشان نداده.

” همونی بلی رنجه عسگری ساز / بهتره د شال و نال شهر شیراز

خرماوه خرم دله جاکه لرونه / هرکجا لربچه یه شیرین زوونه

کل دنیان وم بین قدر هزاری/ ندییم دلرسو یه بلگ داری ”

خلاصه میرنوروز مثل یک مصاحبه گر بسیار قهار گریبان همه
موجودات اطراف خود را گرفته و دائما در گفتگو بوده و تجربه اندوخته . برای دستیابی به محسنات منظومه بی تکلف بدیع، رند لرستانی ، باید بی مقدمه به مکاتب او پیوست.

اخبار ایران و جهان

اخبار آبادان

اخبار خوزستان

Untitled Document